بازیها بازیکن افتخارات
  • بازیها
  • بازیکن
  • افتخارات
3186
بازیهای آنلاین - GameDesire
شروع ثبت نام! ورود یا
  • بازیکن
  • بلاگها
  • هدیه ها

سازه های فلزی

new.rreezz@@1
2013-12-25
2137
0

 
مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)



مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)


مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)



مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)



مجسمه های برفی و شگفت انگیز (عکس)



دوستت دارم پدر

sajad_RoyaL_Poker2
2013-12-23
1352
7
مرد درحال تميز كردن اتومبيل تازه خود بود كه متوجه شد پسر 4 ساله اش تكه سنگي برداشته و بر وري ماشين خط مي اندازد .

مرد با عصبانيت دست كودك را گرفت و چندين مرتبه ضربات محكمي بر دستان كودك زد بدون اينكه متوجه آچاري كه در دستش بود شود
در بيمارستان كودك به دليل شكستگي هاي فراوان انگشتان دست خود را از دست داد .
وقتي كودك پدرخود را ديد با چشماني آكنده از درد از او پرسيد : پدر انگشتان من كي دوباره رشد مي كنند ؟

مرد بسيار عاجز و ناتوان شده بود و نمي توانست سخني بگويد ، به سمت ماشين خود بازگشت و شروع كرد به لگد مال كردن ماشين ...
و با اين عمل كل ماشين را از بين برد و ناگهان چشمش به خراشيدگي كه كودك ايجاد كرده بود خورد كه نوشته بود :

( دوستت دارم پدر ! )

روز بعد مرد خودكشي كرد .
عصبانيت و عشق محدوديتي ندارند .
یادمان باشد چيزها براي استفاده كردن هستند و انسان ها براي دوست داشتن .مشكل دنياي امروزي اين است كه انسانها مورد استفاده قرار مي گيرند و اين درحالي است كه چيزها دوست داشته مي شوند .

یلدا و یلدا و یلدا...

goli_kh
2013-12-21
1926
10
سلام
این قافله ی عمر سرعتش از سرعت نور بیشتره
بازم یه یلدای دیگه
تو هر یلدا یاد میکنم بابا فروتنو بابا هوشنگو همه ی رفته هارو 
یاد شبای چله ی بچگیمون تو مزرعه و اون همه برف
یاد شبای چله ای که بابا هوشنگ شرابشو درست میکرد...
امسال شراب من عالی شده احتمالا بابا هوشنگم همش زده جای همتون خالی
جای رفته هاتون سبز
«مغنی دف و چنگ را ساز ده
به آیین خوش نغمه آواز ده
در این خونفشان عرصه ی رستخیز
تو خون صُراحی و ساغر بریز
به مستان نوید سرودی فرست
به یاران رفته درودی فرست» 
تو این شب سرد طولانی:
عمرتون مث یلدا بلند
بختتون مث برف سفید
دلتون مث آتیش گرم
لبخندتون مث انار ملس
جمعتون جمع
غمتون کم
امشبتون پر خاطره
فرداتون پر معجزه
به قول بابا:«à vos santé»

دوستان : یلدا مبارررررررررک

davod12
2013-12-20
1640
3



شب يلدا شد و ميلاد خوش ايزد مهر
زايش نور از اين ظلمت تاريک سپهر

شب يلدا شد و بر سفره دل باده عشق.
.رخ معشوقه و مدهوشي دلداه عشق




دوستان شب يلدايتان آكنده از مهر و صفا و عشق و .....

يكدلي و پر از خاطره باد...





 یک سال دیگه گذشت:

دوباره نوبت دیدار یلداست / بدون یار این یلدا چه تنهاست
وجودش نور در این تیره شب بود / بدونش این شب یلدا و سرماست
دگر یلدا برایت دل ندارم / نگاهم منتظر بر نور فرداست
همه در شور این یلدا بهارند / انار سرخ بر سفره چه زیباست
ندارم جز تو امشب آرزویی / که با تو هر شب من مثل یلداست . .
.....


یلدا تون پیشاپیش مبارک

قمار بدون باخت...

sajad_RoyaL_Poker2
2013-12-20
1009
3
ﺭﻭﺯﯼ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻗﻤﺎﺭﺑﺎﺯﯼ ﺍﺣﻀﺎﺭﯾﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺸﺨﺺ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﺶ ﺑﻪ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﺑﺮﻭﺩ…
ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺍﻭ ﺑﻬﻤﺮﺍﻩ ﻭﮐﯿﻠﺶ ﺑﻪ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺛﺮﻭﺕ ﻫﻨﮕﻔﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭼﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﻨﺪ؟
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻣﻦ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ زندگی ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻪ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺛﺮﻭﺕ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ!
ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ ﮔﻔﺖ: ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺛﺮﻭﺕ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻤﺎ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﻧﺒﺎﺧﺘﻪ ﺍﯾﺪ؟ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻥ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺷﺪ!
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻧﻤﺎﯾﺶ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ! (ﻭ ﺳﭙﺲ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ:) ﻣﺜﻼً ﻣﻦ ﺣﺎﺿﺮﻡ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺳﺮ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻻﺭ ﺷﺮﻁ ﺑﺒﻨﺪﻡ ﮐﻪ ﭼﺸﻢ ﺭﺍﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﮔﺎﺯ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮔﺮﻓﺖ!
ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ ! ﻣﻦ ﺣﺎﺿﺮﻡ ﺷﺮﻁ ﺑﺒﻨﺪﻡ!
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﭼﺸﻢ ﺭﺍﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﮔﺎﺯ ﮔﺮﻓﺖ!
ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﺩﻫﺎﻧﺶ ﺍﺯ ﺷﮕﻔﺘﯽ ﺑﺎﺯ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﺎﺯ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ: ﺣﺎﻻ ﺣﺎﺿﺮﻡ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺳﺮ ﺩﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻻﺭ ﺷﺮﻁ ﺑﺒﻨﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﺒﺎﺭ ﭼﺸﻢ ﭼﭗ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﮔﺎﺯ ﺑﮕﯿﺮﻡ!
ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺍﻭ ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﭼﺸﻤﺶ ﻫﻢ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻋﺼﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺒﯿﻨﺪ، ﻟﺬﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﺮﻁ ﺑﺴﺖ!
ﺍﯾﻨﺒﺎﺭ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﺼﻨﻮﻋﯿﺶ ﺭﺍ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺭﻭﯼ ﭼﺸﻢ ﭼﭗ ﺧﻮﺩ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﮔﺎﺯ ﮔﺮﻓﺖ!
ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﺎ ﺑﺤﺎﻝ ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻻﺭ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺮﺍﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﻭﮐﯿﻞ ﻫﻢ ﺷﺎﻫﺪ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍﻫﺎ ﺑﻮﺩ!
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﻻ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﺶ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻻﺭ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺷﺮﻁ ﺑﺒﻨﺪﻡ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﺳﺨﺖ ﺗﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻢ!
ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺍﯾﻨﺒﺎﺭ ﺳﺮ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺮﻁ ﻣﯽﺑﻨﺪﯾﺪ؟
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺁﻧﺴﻮﯼ ﻣﯿﺰ ﺷﻤﺎ ﺳﻄﻞ ﺁﺷﻐﺎﻟﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯿﺪﻫﻢ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﯼ ﻣﯿﺰ ﻣﯿﺎﯾﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺳﻄﻞ ﺁﺷﻐﺎﻝ ﺍﺩﺭﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻧﮑﻪ ﺣﺘﯽ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻦ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺮﯾﺰﺩ!
ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻨﺒﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﻮﯾﺪ، ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ!
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺳﻄﻞ ﺁﺷﻐﺎﻟﯽ ﺁﻧﺴﻮﯼ ﻣﯿﺰ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﭘﺸﺖ ﻣﯿﺰ ﻣﻤﯿﺰ ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺯﯾﭙﺶ ﺭﺍ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﻋﻠﯿﺮﻏﻢ ﺗﻼﺵ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺩﺭﺍﺭﺵ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﻣﻤﯿﺰ ﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﻫﻤﻪ ﻣﯿﺰﺵ ﺭﺍ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﮐﺮﺩ!
ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: ﺩﯾﺪﯾﺪ؟ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻣﻮﻓﻖ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯾﺪ، ﻣﻦ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺷﺪﻡ!
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻭﮐﯿﻠﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻭ ﺩﺳﺖ ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ!
ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﺎﺻﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ؟ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺏ ﻫﺴﺘﯿﺪ؟
ﻭﮐﯿﻞ گفت: ﻧﻪ! ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺘﻢ! ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﯿﺎﯾﯿﻢ، ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺳﺮ 25 ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻻﺭ ﺷﺮﻁ ﺑﺴﺖ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﺷﻤﺎ ﺍﺩﺭﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯾﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻫﻢ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺷﺪ!

فایز دشتی یا دشتستانی ؟؟ + اشعار فایز و زندگی نامه

sajad_RoyaL_Poker2
2013-12-11
2163
4

فایز دشتی



فایز دشتی
نام اصلیزایر محمدعلی دشتی
زمینه کاریدوبیتی‌سرایی
زادروز۱۲۱۳ خورشیدی
(کردوان)
پدر و مادرمظفر
مرگ۱۲۸۹ خورشیدی
(گزدراز)
ملیتایرانی
محل زندگیکردوان - گزدراز
جایگاه خاکسپاریوادی‌السلام (نجف)
عراق
در زمان حکومتقاجاریه
نام(های)
دیگر
فایز دشتی.فایز دشتستانی{به علت اینکه فایز مدتی در دشت های منطقه دشتی زندگی میکرده،به وی فایز دشتستانی هم میگویند.و جمع دشت میباشد .نه شهرستان دشتشتان و ربطی به دشتستان ندارد.}
کتاب‌هادوبیتی‌های فایز
تخلصفایز
دلیل سرشناسیدوبیتی‌سرایی

محمدعلی دشتی متخلص به فایز و مشهور به فایز دشتی، شاعر دوبیتی سرای جنوب ایران به سال ۱۲۵۰ هجری قمری (۱۲۱۳ ش.) در کردوان روستایی در منطقه دشتی قدیم متولد گردید که امروزه یکی از روستاهای بخش کاکی در شهرستان دشتی استان بوشهر است. وی پس از هشتاد سال زندگی در سال ۱۳۳۰ قمری (۱۲۸۹ ش.) در روستای گزدراز درگذشت و جسدش را پس از چند ماه‌امانت بنا به وصیتش به نجف منتقل نموده و در آنجا دفن کردند.[۱]

زندگی و تحصیلات

بی گمان او بعد از باباطاهر همدانی، شاعر قرن پنجم، از بزرگ ترین و معروف ترین دوبیتی‌سرایان ایران است. پدرش مظفر، فرزند حاج درویش، نام داشت که از روستای کردوان بود و نسل اندر نسل ریاست این روستا را عهده داربودند. همچنین سلسله نسب فایز به "فارس بن شهبان" یکی از مشایخ آل برنجه، می‌رسد. فایز دشتی تحصیلات خود را در زادگاهش کردوان، و سپس در بردخون که دارای حوزهٔ علمیه بوده‌است، آغاز کرد. و قرآن و چند کتاب دیگر را به وسیلهٔ معلمان و مکتب‌داران محلی در مکتب خانه‌ها آموخت. بعد از آن به روستای خود بازگشت و تحصیلات خود را پیش یکی از مشایخ محلی به نام" شیخ احمد عاشوری" در سطح بالاتری ادامه داد. وی در دربار محمد خان دشتی که خود نیز طبع شاعری داشت و مشغول به سرودن و ترویج علم بود و کتابت می‌کرد مشغول به شعر گفتن و ترویج علم شد. پس از کشته شدن محمد خان فایز به گزدراز (روستایی نزدیک به خورموج) رفت.

ویژگی‌های شعری

فایز دشتی را در حقیقت می‌توان بنیانگذار شعرهای فولکلوریک و ادبیات عوام و بومی محسوب کرد و او را با احساس ترین شاعر عوام و مردمی خواند و اگر گاهی در اشعار فایز، قافیه و وزن مختل است بر او ایرادی نیست، زیرا که محتوای دوبیتی‌های وی از بس پرمعنا و پراحساس است جز اهل فن، کمتر کسی متوجهٔ نقایص شعرهایش می‌شود. محمدعلی فایز شبان دشت‌های دشتی، بی گمان از چهره‌های درخشان ادب مردمی ایران است. هر چند او در زمرهٔ شاعران بی شناسنامه محسوب می‌شود، اما، گمنامی‌اش نه چندان است که بر احساس لطیف و ذوق سرشار شاعرانه‌اش سرپوش بگذارد و نام و اشعارش را در خاطره‌ها، به دست فراموشی بسپارد. شماره دوبیتی‌های فایز به درستی معلوم نیست، در برخی جزوه‌ها تعداد دوبیتی‌های این شاعر را به تفاوت بین ۱۳۴ ـ ۲۷۹ ـ ۲۸۲ ـ ۳۳۲ ذکر کرده‌اند.

وی از بزرگترین دو بیتی سرایان ایرانی می‌باشد. دوبیتی‌های وی سیاق فهلویات قدیم را دارد و پس از اشعار باباطاهر همدانی بخصوص در ادبیات و فرهنگ عامه شناخته شده‌است. البته تفاوت ماهوی اش با اشعار باباطاهر این است که بجای سوز راستین و عرفانی و معنوی اشعار باباطاهر اشعارش از سوز هجران تعلق مجازی و دربردارنده درد زمانه و بر مبنای درد روستایی می‌باشد و ارزش فولکلوریکی در فرهنگ عامه دارد. او تقریبا در همه دوبیتی‌هایش از تخلص بهره می گیرد و بیشتر از هر چیز عشق به پری و بیان سوز هجرانش را به نمایش می‌گذارد.

از قدیم در تصنیفات آثارش گاه او را فایز دشتستانی نامیده‌اند که فایز دشتی صحیح‌تر است و جایی برای مناقشه باقی نمی‌گذارد. زائر محمدعلی فایز دشتی به سال ۱۳۳۰ هجری قمری درگذشته و در عتبات عراق مدفون می‌باشد.

از دوبیتی‌های اوست:

لب و دندان و چشم و زلف و رخساربر و دوش و قد و بالا و رفتار
به جنت حور اگر فایز چنین استبر احوالت به محشر گریه کن زار

منابع

  1.  ترانه‌های فایز، عبدالمجید زنگویی، تهران، ققنوس، چاپ چهارم ۱۳۶۹، ص ۵۰ و ۵۶-۵۷.
  • ترانه‌های فایز، عبدالمجید زنگویی، تهران، ققنوس، چاپ چهارم ۱۳۶۹.
  • ترانه‌های فایز، مهروش طهوری
  • شعر دشتی و دشتستان، عبدالمجید زنگویی
  • دکتر کاظم محمّدی، «ترانه های فایز دشتستانی». انتشارات «نجم کبری»، چاپ دوّم (1387)، (با قطع رقعی در 108 صفحه با مقدّمه ای مبسوط در باره ی فایز)



-----------------------------------------------------------


و چند دوبیتی:

اگر دانی که فردامحشری نیست
سوال و پرسش و پیغمبری نیست
بتاز اسب جفا تا میتوانی
که فایز را سپاه و لشکری نیست

--

سحر دل ناله های زار میکرد
چنان که دیده را خونبار میکرد
شکایت های ایام جوانی
به فایز یک یه یک اظهار میکرد

--

بتی کز ناز پا بر دل گذارد
ستم باشد که پا بر گل گذارد
تمنایی که دارد یار فایز
به چشم ما قدم مشکل گذارد

--

به رخ جا داده ای زلف سیه را
به کام عقرب افکندی تو مه را
که دیده عقرب جراره فایز ؟
زند پهلو به ماه چارده را

--

دلا امشب نه وقت قال و قیل است
نه هنگام حکایات طویل است
ببین فایز ! قوافل در قوافل
به هر جانب صدای الرحیل است

--

رخت تا در نظر می آرم ای دوست
خودم را زنده می پندارم ای دوست
ولی چون تو برفتی یار فایز
بگو این دل به کی بسپارم ای دوست

--

نسیم روح پرور دارد امشب
شمیم زلف دلبر دارد امشب
گمانم یار در راه است ، فایز
که این دل شور در سر دارد امشب

--

سوار خنگ خوش رفتارم امشب
روانه جانب دلدارم امشب
چو سلطان حبش فایز ز شوقش
جهان زیر نگین پندارم امشب

--

بگو تا دلبر حورم بیایید
سفید و نازک و بورم بیاید
دمی که می رود تابوت فایز
بگو تا بر لب گورم بیاید

--

دو چشمت چون به چشمانم نگه کرد
لب لعل و رخت روزم سیه کرد
مکن عشوه دگر بر فایز زار
که ابروی کجت جانم تبه کرد

-----


پس از مرگم نخواهم های هايی
نه فرياد و نه  افغان و نوايی
بگويد گشته فايز کشته دل
ندارد کشته دل خون بهايی

2cofog3.jpg





یک شب به یاد ماندنی کنار بچه های پرشیا

milad_gha
2013-12-08
727
11
خوشالم که دوباره جمع شدیم دور هم ازین پس هر شب کنار هم خواهیم بود ساعت 9 دوستان تشریف بیارن
لازم میدونم از مجید گلی بهادر رضا آترینا و سجاد و بقیه بچه ها تشکر کنم
اینم ی عکس از شب دوم
47126738.jpg

اینم از اولین جمع ما انشاالله که ادامه داشته باشه

milad_gha
2013-12-07
824
0
47111882.jpg

شب گردهمایی پوکر امشب جمعه 15 آذر از ساعت 21

milad_gha
2013-12-06
861
33

 موضوع : پیرامون بازگشت دوباره به شب نشینی های پوکر در پرشیا و بحث داغ جام جهانی
دوستانی که امشب جمع می شوند خواهشا نظر بدهند و حضورشونو اعلام کنند  که باعث انگیزه در بقیه شود


شب نشینی در پوکر

milad_gha
2013-12-05
835
6
یاد اون روزایی که یه روم پرشیا بود و همه ما ایرانیا دور ی میز بودیمو باهم پوکر بازی می کردیم بخیر!
واقعا چی شد که اون جمع ها از هم پاشید من که دلم خیلی تنگ شده
بچه ها نظرتون چیه این جمع هارو دوباره راه بندازیم؟ 
  • «
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • »

Latest posts

نا بوده شدیم
goli_kh
26
6
به یاد پدر
davod12
1111
2
بار آخر! دست آخر !
mopop1
1304
3
مسابقه امشب : ( 9 / 7 / 96 )
karimkh
1520
1
نوستالژیک مثله گیم دیزیر!!
S.a.S.i
1619
9
سلام دوستان پرشیایی
hakhamanesh
2934
2
کلاهبردار جدید
mehran180
1446
6
پوکر اندروید
sajad_RoyaL_Poker2
1620
7
تماس نوع و شرایط خدمات قوانین و مقررات کمک درباره ما بازیها

© GameDesire Group 2022 تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ است

خوش آمدید GameDesire به

به میلیون‌ها بازیکن بپیوندید! بازی کنید و طعم برنده شدن را بچشید!

45 بازی در کاتالوگ

پاداش روزانه

جامعه فعال بازیکنان